۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

یک هفته!ا

نمیدونم چرا فکر میکردم هانی دوشنبه میره! امروز که فهمیدم 4 سپتامبر شنبه س, یه آن دلم هری ریخت. دلم خیلی گرفت : | میدونستم میرهاا، اما اینقدر به بودنش عادت کردم که رفتنش خیلی عجیبه!ا

دلخورم، از همه، از خودم، از هانی، از دنیا، از همه چیز.

از هانی که وقتی دوستم تو تولدم میپرسه این برادرته خودشو میزنه به اون راه و با نیوشا و نعیمه کل کل میکنه! از خودم که وقتی شمیم پرسید "دوست پسرته یعنی؟" جوابی نداشتم بدم و دلمو خوش کردم به این که گفت "آخه شبیهین بهم!" به اینکه جای جواب همه ی سوالای احمقانه بگم "آدما یه مدت که باهام باشن بهم شبیه میشن!"

کلی رو مخ خودم کار کردم که درش بیارم از فریم و بگم که آقا جان مگه رابطه رو باید حتما با اسم محدود کرد. دوسش داری، دوست داره، بسه دیگه!

ولی باز سوال مردم آزارم میده، از خودم میپرسم من چی هانی هستم؟ و جوابی نمیگیرم!

آدم موجود عجیبیه

کنار کشیدنای هانی عصبیم میکنه. اما سعی میکنم به خوبیای دیگه ش فکر کنم و یادم بره، به این فکر کنم که نیاز به حمایت هیچ مردی ندارم حتی اگه اون مرد هانی باشه.

هانی داره میره. من غمگینم.

چطوری میشه از یه هفته خیلی خیلی استفاده کرد؟

۱۳۸۹ شهریور ۱, دوشنبه

تولد

فردا تولد منه, هانی میخواد واسم ناهار بپزه! خیلی خوشحالم! : دی. پارسال موقع تولدم هانی دوبی بود, پیارسال اروپا, سال قبلشم همینجا. امسال بعداز 3 سال این اولین سالیه که منو هانی موقع تولد من باهمیم. (توضیح تراژدیک, تاحالا هیچوقت تولد هانی ما پیش هم نبودیم : (( )

خلاصه 3سال پیش در چنین روزی منو هانی از دوست داشتن گفتیم. و امشب که از قضا خیلیم سر حال نبودم هانی اس ام اس زد که:
00: 00 تولدت مبارک نازنینم. از طرف اونی که خیلی دوست داره : *******

این تولد قطعا جزو بهترین تولدای عمرمه! دوست دارم هانی : *

۱۳۸۹ مرداد ۲۵, دوشنبه

هانی بیخیال من! :|

هانی رفته سفر, یه سفر کاری, سیمکارتش به لطف آقایون همراه اول سوخته, در نتیجه من نمیدونم کجاست و چه میکنه مگه اینکه خودش بگه, البته قراره برگردن امشب. اونوقت ما 3شنبه قرار بود بریم سفر با یه دوست مجرد من و یه دوست مجرد هانی, حالا دوست مجرد هانی نمیاد (من از اولش میدونستم نمیاد! ) و دوست مجرد من خوب مسلما بهش زیادم خوش نخواهد گذاشت 3تایی! اینهمه من به هانی گفتم آقا نفر 4م! آخرشم شده دیروز سفر رفتن و ما 3 نفریم. موبایلم نداره اس ام اس بزنم غر غر کنم!

فکر کنم بهتره برم بخابم تا فردا حسابی انرژی غر زدن داشته باشم نه؟ : دی